دانش آمار یکی از مهمترین و اصلی ترین ابزار هایی است که می توان با استفاده از آن، تحلیل و تجزیه هر یک از موضوعات و شاخص های مورد نیاز از جمله حوزه صنایع غذایی و میزان مصارف مختلف را بررسی کرد. به عنوان نمونه در زمانی که شما به عنوان تصمیم گیرنده جهت برنامه ریزی در حوزه کشاورزی و مواد غذایی نیاز به تصمیم گیری و سیاست گذاری و همچنین برنامه ریزی های خاص داشته باشید، اگر ابزار اصلی یعنی آمار در اختیار شما نباشد، قادر نخواهید بود نگاه درستی نسبت به موضوع داشته و آن گونه که لازم است ملاک ها و باید یا نباید های ویژه را تعیین کنید.
از جمله اصلی ترین ماده غذایی مورد نیاز بسیاری از مردم در سرتاسر جهان را برنج تشکیل می‌دهد. مقایسه آمار برنج در ایران و سایر کشور ها و به عبارت دیگر مقایسه آمار داخلی و آمار جهانی مصرف، تولید و واردات برنج می تواند برای تصمیم گیری در آینده و چگونگی سیاست گذاری در قبال این ماده غذایی مفید و پرطرفدار کارآمد باشد.
یکی از مسائل مهمی که در هنگام مقایسه آماری مواد مصرفی مد نظر قرار گیرد، موضوعی به نام سرانه مصرف است. سرانه مصرف برنج در کشور های مختلف و مقایسه آن با سرانه مصرف جهانی و همچنین مقایسه با استاندارد مصرف جهانی نشان دهنده فاصله آن کشور تا شاخص هایی است که می تواند منجر به بهبود وضعیت تولید و مصرف غلات گردد. به عنوان نمونه طی چند سال متوالی و بازه های مشخص زمانی، مصرف برنج در کشور های چین، تایلند و پاکستان بیشترین ارقام را به خود اختصاص داده اند، در صورتی که در کشور ایران این عدد به رقم جهانی نزدیک تر بوده است. عدد جهانی مصرف برنج می تواند ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم در سال باشد در صورتی که روند جهانی مصرف در ایران چیزی حدود ۴۰ کیلوگرم در سال است. این عدد سرانه مصرف بوده و نشان می دهد اگر میزان برنج مصرف شده بین تمام ایرانی ها به یک اندازه تقسیم شود، به طور میانگین هر شخص چند کیلو گرم برنج در طول سال خورده است. نباید فراموش کنیم که محاسبه میزان برنج وارداتی و تولید شده در محدوده ی کشور تا حدی دشوار تر از میزان کل برنج تولید و مصرف شده در جهان خواهد بود. چرا که در مقیاس جهانی متغیر های کلان و کلی هنگام محاسب روی جمعیت بیشتری سر شکن می شوند و می توان بازه های زمانی باز تری برای تحلیل اماری در نظر گرفت، در صورتی که در محدوده کشور ها و در بازه های کوتاه مدت، شاخص ها و چارچوب ها کمی جزئی تر و پیچیده تر شده و محاسبات را با چالش های خاصی مواجه می سازند.
میزان مصرف استاندارد برنج و به عبارت بهتر سرانه مصرف استاندارد برنج حدود ۳۶ کیلوگرم می باشد. به همین دلیل مصرف ایرانی ها کمی از این میزان بالاتر است. در نتیجه به مرور زمان نیاز به صرفه جویی داریم و می‌توان تلاش کرد تا عدد مصرفی واقعی و عدد استاندارد نزدیکتر شده و بتواند سودآوری بهتری در حوزه کشاورزی برای کشور داشته باشد. به طور کلی ایران جزو کشورهای پر مصرف در زمینه برنج و غلات حساب می شود. آخرین برآورد ها نشان داده اند که کم مصرف ترین کشورها شامل ترکیه، مکزیک و کانادا با میانگین سرانه از پنج و نیم تا نه و نیم کیلوگرم در سال بوده اند و پرمصرف ترین کشورها نیز از جمله هند و چین با سرانه های ۷۷ تا ۹۳ کیلوگرم می باشد. تولید برنج هر سال چیزی در حدود دو و نیم درصد افزایش دارد که ایران در این میان با کاهش تولید و افزایش واردات مواجه شده است. دلیل کاهش تولید برنج در ایران به رغم افزایش دو نیم درصدی مصرف سالیانه جهانی، معضلی به نام کم آبی است. به دلیل کاهش میزان آب های شیرین جاری و همچنین سفره های آب زیر زمینی، کشت برنج که تا همین چند سال پیش در بسیاری از استان های ایران مرسوم بود، با مشکل مواجه شده و محدودیت هایی بر آن اعمال می گردد.
محاسبه میزان مصرفی برنج کار چندان ساده ای نیست چرا که اگر میزان تولید و واردات برنج یک کشور را در نظر بگیرید ممکن است بخشی از آن برنج در انبار ها برای سال‌های آینده باقی بماند.