هنگامی که نام طب سنتی به میان می آید ناخود آگاه همه ما در مورد عطاری و گیاهان دارویی فکر می کنیم. هرچند این نگرش تا حدود زیادی درست است اما صرفاً طب سنتی چه در ایران و چه در سایر تمدن ها محدود به روش های گیاه درمانی نمی شود. طب سنتی شامل کلیه مواردی است که بر اساس آن یک نظام پزشکی در گذشته وجود داشته و اطبا آن نظام را آموزش می دیده و به درمان و کمک به کیفیت زندگی مردم می پرداختند. به عنوان نمونه می توان از حکیم ابوعلی سینا و حکیم زکریای رازی، از پیشگامان عرصه طب سنتی ایرانی نام برد. هرچند آموزههای این افراد نیز از گذشته خود برگرفته شده بود ولی توانستند نظام و چارچوب های خاصی را برای طب سنتی و چگونگی برخورد با بیماران و شناخت بیماری ها ارائه دهند.
طب سنتی اصلی ترین و شناخته شده ترین شیوه های پزشکی قدیم در برخورد با سلامت انسان و همچنین عوامل بیماری و آلودگی را نشان می دهد. آن هایی که با طب سنتی آشنا هستند که در تمدن ایرانی و چه در تمدن های دیگر تلاش داشتند تا در ابتدای کار وضعیت بدن و ساختار های روحی و روانی و جسمی انسان را بهتر شناخته و در مرحله بعد چگونگی ارتباط این ساختارها با محیط پیرامون و عواملی از جمله تغذیه و میکروبها و آلاینده ها را بررسی کنند. هر چند در گذشته مفاهیم زیادی از جمله میکروب و آلودگی مانند امروز مطرح نبوده و تعاریف از ساز و کارهای بدن به مراتب متفاوت تر بوده است، با این حال می توان اصولی را پیدا کرد که در طب سنتی و طب نوین یکسان هستند. اولین موضوعی که در طب سنتی به خصوص طب سنتی ایران مد نظر قرار میگرفت مزاج نام دارد. مزاج یا طبع را به عبارتی میتوان اصلی ترین دستاورد تحلیلی طب سنتی ایران در نظر گرفت که به طور کلی بر دو پایه طبع گرم و طبع سرد و بر اساس معیار خشک و تر بودن، تقسیم بندی طبیعت انسان ها را انجام می داده است. بر اساس تقسیم بندی داروشناسی، روش های خاصی در طب سنتی ایران مورد استفاده قرار می گرفته است و دارو ها عبارت بودند از دارو های منزل یا دارو های مرکب که هر کدام بر اساس خالص بودن یا میزان ترکیبی خود با دستورالعمل های ویژه، عملکرد مکانیزم های بدن بر اساس طبع ها و مزاج های گوناگون پیش می برده اند.
یکی دیگر از مهمترین مسائل مربوط به طب سنتی ایرانی تشخیص بیماری بوده است. معمولا با در نظر گرفتن طبع و مزاج افراد و همچنین متغیرهایی مانند فصل و نوع محیط اقلیم زندگی، کلیات جسمی و روحی افراد بررسی میشد و از همین رو داروها و یا دستورالعمل های متناسب برای رفع بیماری و هماهنگ با مزاج شخص ارائه می گردید. به طور کلی بیماریها در طب سنتی ایرانی شامل بیماریهای ناشی از عدم رعایت شیوه صحیح زندگی یا عوامل محیط پیرامون و از طرف دیگر بیماری های مادرزادی بوده اند.
یکی دیگر از راه های مهم تشخیص بیماری در گذشته بر اساس نشانههایی مانند وضعیت رگ ها، عفونت ها و یا زخم ها بود. همچنین در طب سنتی ایرانی درد یکی از عوامل بسیار مهمی بوده که در شناساندن بیماری به طبیب یا حکیم کمک میکرد
مسلما کشور هایی در حوزه طب سنتی پیشگام هستند که دارای پیشینه تمدنی و فرهنگی بالایی باشد. از جمله این کشور ها می توان به چین و هند اشاره کرد. طب سوزنی که یکی از اصلی ترین روشهای درمانی برای مردم آسیای شرقی از جمله چین بوده، نشانهای است که می توان با استفاده از آن تفاوت های میان روش های درمانی ایرانی و غیر ایرانی را تشخیص داد. همچنین استفاده از انواع گیاهان و محصولات جانوری مانند عسل و برنج از دیگر مواردی هستند که در سایر کشورها از جمله هند و چین مورد توجه قرار می گرفتند. در غرب نیز علاوه بر طب سنتی سرخپوستان که ارتباط تنگاتنگی با طبیعت دارد و به عنوان یکی از بسته های پزشکی قدیمی امریکایی مد نظر قرار گرفته، کشور های اروپایی همچون یونان هم از نظامهای سنتی خاصی در زمینه پزشکی بهره مند بودند. در کشورهای آفریقایی نیز طب سنتی توانسته است طی قرن های مختلف دستورالعمل های جالبی با استفاده از شیوه های طبیعی ارائه دهد.
مقایسه طب سنتی در ایران و سایر کشورها نشان می دهد که بسیاری از روش ها در تشخیص بیماری ها تا حدودی یکسان بودند و شبهات داشتند و البته درمان بیماری بر اساس شرایط خاص اقلیمی و محیطی و همچنین برخورداری آن کشور و سرزمین از مواهب خدادادی طبیعت است.